(چهارشنبه 24/مردادماه/1386)
_ دوستت دارم ساناز!
_ گلاره البته، اشکان جان!
_ خوشبختم! آرشم!

(یکشنبه 21/مردادماه/1386)
_ چقدر همه جا بوی بد کپک و موش مرده میده امروز!
_ عزیزم اگه یه فین کنی، فک می کنم مشکل بوی بد
همه جا برطرف شه!

(یکشنبه 21/مردادماه/1386) از امروز...
_ قیمت بلیط هواپیما هم 20 درصد گرون شد.
_ خدا رو شکر! کم کم داشتم نگران می شدم!

(چهارشنبه 17/مرداد ماه/1386) جزیره، صنعت، جنوب
وقتی نشیمنگاه لباس کار سفید یکی از پرسنل، از عقب به رنگ
قرمز و قهوه ای سوخته دراومده باشه، در ضمن شدیداً هم
گشاد گشاد راه بره، شما چه برداشتی می کنید؟
...
مرسی! کاملا مطمئن بودم که همه تون سریعا متوجه شدین که
اون لکه ی تیره، اثر نشستن روی تیر آهن های زنگ زده
سازه های فلزیه و این طرز راه رفتن هم واسه خاطر عرق
سوز شدن در این هوای گرم و سوزانه.

ببینم، پس قضیه ی این لبخند معنی دار امروز همکارا به من چیه؟!

(شنبه 13/مردادماه/1386) نصیحت
_ کره خر! اگه راه منو در پیش نگیری، در آینده
هیچ خری نمی شی واسه خودت! نا سلامتی
من باباتم، یه چیزی می دونم که اینو بهت می گم!

(پنجشنبه 11/مرداد ماه/1386)
_ فوتبالم بلدی؟
_ بل...
_ آخی... گلم میزنی؟
_ بل!
_ نازی... خیلی بازیت خوبه؟
_ اوم!
_ آقربونش برم، میری مهد کودک؟
_ اوم!
_ وای چه بزرگ شدی پس... یه چیزی بگو عزیزم. یه شعر واسم می خونی؟
_ انرجی مسته ای حق مسلن ماست، آمریکا دشمن ماست! ماماااااااااااان!