(شنبه 24/آذرماه/1386) تعمیم به زندگی...
خانوما قابلیت اینو دارن که مسیر تاکسی ها رو عوض کنن!
تاکسی ها قابلیت اینو دارن که مسیر آقایونو عوض کنن!
پس: خانوما قابلیت اینو دارن که مسیر آقایونو عوض کنن!

(چهارشنبه 23/آبان/1386) اینجا ایران است...
_آقای فلانی، اوضاع سیمان الان چه جوریه؟
_ والا به شدت کمبود سیمان داریم و در صددیم که وارداتشو بیشتر کنیم.
_ پس چرا آقای بهمانی هفته ی پیش توی همین برنامه فرمودن که تولید
سیمان انقدری شده که می خوایم از این به بعد سیمان صادر کنیم؟!
_ والا من از برنامه های ایشون اطلاع ندارم!

(پنجشنبه 19/مهرماه/1386) گرمای جنوب
_ ببینم مگه این کولرگازی رو سرویس نکردن؟ پس
چرا کار نمی کنه؟
_ والا اومدن سرویسش کنن، زدن سرویسش کردن!

(دوشنبه 26/شهریورماه/1386) فاضلاب
_ به جون خودم، به جون خودت، به اونی که
می پرستی، مسواک جزو مبطلات روزه نیست بخدا!

(پنجشنبه 22/شهریورماه/1386) چشمان کاملا بسته!
_ عروس خانم برای بار سوم می گم، وکیلم
که شما را با مهـریه ی شونصــد هزار سکه
به عقد آقای داماد درآورم؟
_ با اجازه ی بزرگترا بـــــــــــــــــله!
_ داماد جان، وکیلــــــم؟
_ بــــــــــــــــــعععععع ............. له!

(چهارشنبه 14/شهریورماه/1386) افسوس...
_ یه زمانی استاد بازی هواپیمای آتاری بودم. وای
که اگه ادامه داده بودم، الان خدای کامپیوتر می بودم!
حیـــــــــــــــــــــــــــــف...!

(چهارشنبه 24/مردادماه/1386)
_ دوستت دارم ساناز!
_ گلاره البته، اشکان جان!
_ خوشبختم! آرشم!

(یکشنبه 21/مردادماه/1386)
_ چقدر همه جا بوی بد کپک و موش مرده میده امروز!
_ عزیزم اگه یه فین کنی، فک می کنم مشکل بوی بد
همه جا برطرف شه!

(یکشنبه 21/مردادماه/1386) از امروز...
_ قیمت بلیط هواپیما هم 20 درصد گرون شد.
_ خدا رو شکر! کم کم داشتم نگران می شدم!

(چهارشنبه 17/مرداد ماه/1386) جزیره، صنعت، جنوب
وقتی نشیمنگاه لباس کار سفید یکی از پرسنل، از عقب به رنگ
قرمز و قهوه ای سوخته دراومده باشه، در ضمن شدیداً هم
گشاد گشاد راه بره، شما چه برداشتی می کنید؟
...
مرسی! کاملا مطمئن بودم که همه تون سریعا متوجه شدین که
اون لکه ی تیره، اثر نشستن روی تیر آهن های زنگ زده
سازه های فلزیه و این طرز راه رفتن هم واسه خاطر عرق
سوز شدن در این هوای گرم و سوزانه.

ببینم، پس قضیه ی این لبخند معنی دار امروز همکارا به من چیه؟!

(شنبه 13/مردادماه/1386) نصیحت
_ کره خر! اگه راه منو در پیش نگیری، در آینده
هیچ خری نمی شی واسه خودت! نا سلامتی
من باباتم، یه چیزی می دونم که اینو بهت می گم!

(پنجشنبه 11/مرداد ماه/1386)
_ فوتبالم بلدی؟
_ بل...
_ آخی... گلم میزنی؟
_ بل!
_ نازی... خیلی بازیت خوبه؟
_ اوم!
_ آقربونش برم، میری مهد کودک؟
_ اوم!
_ وای چه بزرگ شدی پس... یه چیزی بگو عزیزم. یه شعر واسم می خونی؟
_ انرجی مسته ای حق مسلن ماست، آمریکا دشمن ماست! ماماااااااااااان!

(چهارشنبه 13/تیرماه/1386) مهندس ناظر
_ آهای جوشکار، بیا اینجا بینم! این چه جوشکاری ایه؟
_ درست صبت کن بابا...!
_ یعنی به به این چه جوشکاری خوبیه، ادامه بده، ادامه بده!

(جمعه 8/تیرماه/1386) مطلع
_ بابا این مردم درست بشو نیستن بخدا. همین چند روز پیش بود
نمی دونم رادیو بود یا تلویزیون یکی از این مسئولین بود نمی دونم
کدومشون، یه حرفی زد که البته الان درست یادم نیست، ولی بگو آخه
این چه حرف ضایعییه که تو می زنی؟! هیچی حالیشون نیست بخدا...

(یکشنبه 3/تیرماه/1386) جزیره، صنعت، جنوب
نمی دونم از اون موقع که تعداد سگ های محوطه کم شده، کباب کوبیده
به لیست غذاها اضافه شده یا از اون موقع که کباب کوبیده به لیست
غذاها اضافه شده، تعداد سگ های محوطه کم شده !

(یکشنبه 27/خردادماه/1386)
_ تمام اجزای فرهنگ جامعه محترم و قابل تامل
هستند ...همه اجزای فرهنگ! هرچند که بعضی لایه های
فرهنگ به خصوص در فرهنگ عامه ممکن است عمق و
غنای خاصی نداشته باشند. ببین، این جمله یعنی چی؟
_ یعنی fuck you !

(یکشنبه 6/خردادماه/1386)مهندسی عمران
_ استاد ببخشید، شما آب و فاضلابم مگه درس میدین؟
_ آره بابا، پس چی؟ من خوراکم فاضلابه!

(شنبه 18/فروردین ماه/1386)
_ خیلی خوشحال شدم وقتی دیدم امروز اخبار گفتش
که امسال توی تعطیلات نوروز شاهد کاهش 70 درصدی
سرقت از بانک ها بودیم.
_ اوه، اوه، اوه، چه خبرا بوده قبل از تعطیلات!
_ ببین، وارد معقولات نشو خواهشا. کاهشو بچسب!

(یکشنبه 12/فروردین ماه/1386) سوپری
_ آقا ببخشید، یه نوار لطفا...
_ پنبه ریز باشه خانوم یا مبارک؟
_ maxcell باشه اگه ممکنه!