(یکشنبه 28/مهر/1387)
پروژه – وسط دریا – پنجاه و ششمین روز دور از خانه ...
...
مهندس 1: دقیقا! دقیقا! اساسا نگاه من به مقوله ی زن نگاه دیگریست!
واقعا مقوله ی پیچیده ایست!
مهندس 2: آفرین! آفرین! این پیچیدگی ها هم در بعد روحی و هم در
ابعاد جسمانی زن کاملا قابل حسه!
مهندس 3: چه خوش گفتی! می دونید مهندسا، به نظر من اینکه مردی
با زن دیگری غیر از همسرش ارتباط داشته باشه، خیانت نیست! بلکه اگر
دل به دیگری ببنده خیانته!
اون دوتای دیگه: آفرین! آفرین! ... باید در این مورد بیشتر صحبت کنیم!
اون یکیه: آره حتما! مهمه! خیلی مهمه!
.
.
.
آقا یکی بیاد اینا رو راهی خونه کاشونه شون کنه...
at
Sunday, October 19, 2008
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
10 comments:
همه چی از اینجا شروع شد....
فك كنم بايد راهي يه جا ديگه بكنيشون نه خونه !!
)در ادامه ی نظر قبلی)یا یکی دیگه رو راهی خونه شون کنی.
مهندس چهارم:
نشنیدین وقتی چهار تا مهندس دارن بحث علمی میکنن چند تا عمله نباید...
راستی این سایت مهندس چهارمه
www.inmanam.com
نزديك به يكساله اينجا رو مي خونم و لينكش كردم و بيشتر از n بار كامنت گذاشتمو ثبت نشده .
مطمئنا" اينم نميشه ...چه بدددد
hala ham ke varoone sabt shod :D
متنفرم از اين نوع مردها با اين طرز تفكر چه مهندس و چه دكترش! فرقي نميكند
نکنه یکی از این 2 تا مهندسا خودتی ؟؟؟؟؟؟
مسعود بعد از 31 روز کار در دریا:
عجیبه نمیدونم چرا این کارگر هندیه که روز اول قیافش برام اینفد زشت بود حالا چرا اینقد به نظر خوشکل میاد
Post a Comment