(پنجشنبه 27/6/1382) جشن عاطفه ها
_ به به به، سلام کوچولو! آخی! چه بادکنک قشنگی! چه لپایی!
آفرین، آفرین! شما اسمت چیه؟
_ آد..دا ! (...اسمش مریمه!)
_ به به چه اسم قشنگی!مریم جون چند سالته؟
_ آد..دا ! (... یه سال و4 ماهشه )
_ آخی! مریم جان، هدفت از شرکت در جشن عاطفه ها چی بوده؟
_ آد..دا ! (... هدف این بچه از شرکت در جشن عاطفه ها
این بوده که در حد توان بتونه کمکی بکنه به همنوعان خودش و شاید
که با شرکت در این جشن، بتونه لبخندی رو برگوشه لبان نیازمندی
بنشونه و این، برای این دختر نیکوکار ما، ارزش زیادی داره و اونرو
از انجام کار خودش، راضی و خوشنود نگه می داره!)
_ آفرین! آفرین دختر خوب و نیکوکار!
_ آد..دا !
at
Thursday, September 18, 2003
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 comments:
Post a Comment