(دوشنبه 26/8/1382)
_ خانوم ببخشيد، ساعت چنده؟
_ برو خجالت بکش آقا! مي خواي با من دوست شي؟! من
اصلا تو رو لايق اين حرفا نمي دونم. پسره ي بي ريخت! عجب
دور و زمونه اي شده والا بخدا. اين همه آدم اينجان، يه راست
مياي از من ساعت مي پرسي که با من دوست شي؟!
_ والا من فقط مي خواستم بدونم ساعت چنده، ولي
شما مثل اينکه بيشتر از اين حرفا مشتاقي!
وا، يه چيزي ميگه ها، معلومه که نيستم!
at
Monday, November 17, 2003
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 comments:
Post a Comment