(پنجشنبه 4/10/1382) اختيار
_ همه ميگن تو مختاري. منم از آدماي مختار خوشم مياد.
_ اختيار دارين قربان، ولي...
_ با اختيار و مقتدر ديگه...؟ به به!
_ البته بايد بگم...
_ اختيارتو نمي دي دست اين و اون،
_ سعي مي کنم، ولي...
_ به منم ياد ميدي چه جوري مي تونم مثل تو آدم مختاري باشم؟
_ ياد ميدم، ولي اجازه...
_ مي خوام مختار باشم ها!
_ بسه ديگه! بابا من فقط اسمم مختاره، همين! اگرم مي خواي
مثل من باشي، نيازي به آموزش نيست، کافيه بري ثبت احوال! اَه!...

1 comments:

Anonymous said...

برعكس قره قوروت كه ترشه وبلاگ شيريني داري جالب بود از سگ كشي گرفته تا رابينسون كروزوئه خوش به حالت كه انقدر قشنگ مينويسي... اجازه بدي لينكت كنم.