(دوشنبه 6/خرداد/1387)
_ هوووووعق!... عجب عاروقی زدم!
احساس می کنم گلوم پاره شد.
_ شانس آوردی این باد از گلوت اومد
بیرون. وگرنه...
at
Monday, May 26, 2008
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
(دوشنبه 6/خرداد/1387)
_ هوووووعق!... عجب عاروقی زدم!
احساس می کنم گلوم پاره شد.
_ شانس آوردی این باد از گلوت اومد
بیرون. وگرنه...
6 comments:
خب حالا...مگه آدم هر کاری می کنه میگه؟؟؟
اون هم راست گفته...شانس آوردی
ها ها ها ها ها دقیقا!!! این هم از معایب عارووووووووق زدن! آقا دمت گرم! یک لبخند درست آوردی به لبامون! ها ها ها
واااااااااااااااای. چه بی کلاس
:D
حالمو به هم زدی
:))
این الان کنایه داشت به علی دایی؟
مطمئن نیستم صدای عاروق، اون چیزی باشه که تو مکتوب کردی... خودت به صداش ایما داری؟ !
پیش می آد!
Post a Comment