(پنجشنبه 1/8/1382) دست و پا شکسته عربي رو مي فهمم!

# انا انزلنا ضربت شديده، بالوسايل الفلزيه، علي فرق الداماد،
في المراسم التقاضا، وقلمن الساقهو و انقطع نخاعهو و هو
لا يسمع چيزي، بدليل الواحد الکشيده و ان ذلک الکشيده شديدا !
#

فکر کنم مي خواسته بگه دوستم داره!
بايد هر چه زودتر مراسم خواستگاري رو رديف کنم.

مامان! مي خوامش! هر چه سريعتر!...

0 comments: